انتظار
سلام عزيز مامان ميبينم كه جات خوبه و تا لحظه هاى آخر نمى خواهى قدم رنجه كنى! هرجور راحتى وروجك تو فقط سالم باش ً. چند شب پيش من با باباي كيفت رو كه مى خواهيم ببريم بيمارستان چك ميكرديم كه بابا فرزاد مجدد با ظرافت بيشتر چيد ساكت رو. يكى از پوشمكات رو باز كرديم كلى دلتنگت شديم. رفتم دكتر صداى قلب مهربونت رو گوش دادم و بعدش خانم دكتر از رو شكمم سر قشنگت رو گرفت وگفت خوبه رفته تو لگن البته من و تو كلى دردمون اومد ؛ پسملكم ميبوسمت باى باى
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی